توی انبار سهمیه ای برای خوراک داریم که هر ماه واریز می شه به کارت من، یکی دوماهی می شه که چندبار به رضا گفتم برو کارت بانک رسالتت رو درست کن که از این به بعد پول تغذیه به حساب تو ریخته بشه و من کارتم رو می خوام. هر کار کردم از شوخی و جدّی بگیر تا تهدید جواب نداد که نداد، همش پشت گوش می انداخت.
فکری به ذهنم رسید که با سیّد مهدی مسئول واریز صحبت کنم، بهش پیام دادم و نوشتم سیّد اگه رضا بهت پیام داد که پول تغذیه انبار رو بریز حساب، تو بهش بگو من به کارت محمّد نمی ریزم و شماره کارت خودت رو بده بهم! تایید کرد و خیالم راحت شد چون سیّد مهدی یه انسان به شدّت منظم و قانون گرا هست و البته بی تعارف!
ادامه مطلب
درباره این سایت