سال ها بود که به پدر اصرار می کردیم بره کربلا ، اما مرغش یه پا داشت و هیچ وقت نرفت که نرفت تا این که بازنشسته شد ارادت ویژه ای به حضرت ابوالفضل داره و هر بار حرمش رو می دید دل و جونش می لرزید اما اصراری هم به رفتن نداشت !
نمی دونم چی شد امّا بهرحال امسال طلبیده شد و همین امروز عازم کربلا شد برای پیاده روی اربعین . پدر محترم مثل هر پدر دیگه ای اخلاقیات خاص خودش رو داره و یکم تو بیان احساسات مغروره ! یعنی واقعا با معرفت هستا هر وقت هرچیزی که ازش بخوایم بنده خدا نه نمی گه و دوست داشتنش رو به هر نحوی اثبات می کنه الّا زبانی و احساسی ! چند سالی هست که سنش بالاتر رفته یکم با هم روبوسی می کنیم وگرنه قدیما شاید عید تا عید این اتفاق می افتاد .
ادامه مطلب

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

گرده وب سایت برنامه"بگذریم" عمران صنعت کشاورزی ساحل علم Ken چینکو مینی واش و کهنه شور جنرال تکنیک کرماشان دیار خوش نیشان