ماجرا از اون جایی شروع می شه که دوستم رضا گفت می خوام برم حساب جدید باز کنم ، منم چون سابقه ایجاد حساب اینترنتی از طریق سامانه بام بانک ملی داشتم گفتم نیازی نیست بیا خودم برات بصورت اینترنتی حساب باز می کنم که دیگه نخواد بری بانک و اذیت بشی ! وقتی در مراحل ایجاد حساب بودیم ، سیستم از ما پرسید که چقدر از حساب قبل به حساب جدید واریز بشه ؟ ما هم مبلغی تعیین کردیم و حساب ایجاد شد اما نه تنها مبلغ به حساب جدید منتقل نشده بود بلکه هر 2 حساب غیرفعال شده بودن فقط می شد به حساب قبلی پول واریز کرد و امکان برداشت نبود .
گفتم احتمالا حساب جدید هنوز فعال نشده یکی دوروز منتظر بمون احتمالا درست می شه !!
منتظر موند اما همچنان از فعال شدن حساب خبری نبود ، تا این که بهش پیشنهاد دادم بره بانک و بعد از کلی بهانه تراشی رفت دو روز رفت بانک اما نمی تونست کارمند بانک رو توجیه کنه و کارمند بانک هم هر بار دلایل عجیب و غریبی میاورد ، کارش انجام نمی شد و رضا هم با ناامیدی بر می گشت .
جدیدا تصمیم گرفته ماشینش رو بفروشه و مشتری هم براش پیدا شده ، دیروز نیازش به کارت بانکیش بیشتر از هر بار دیگه احساس می شد و تصمیم گرفت دوباره بره بانک !! دیدم انبار هم کار خاصی نداریم بهش گفتم صبر کن با هم بریم !!
سوار ماشین شدیم و رفتیم بانک ، کارمند بانک می گه این حساب هیچ مشکلی نداره ، بهش می گیم اجازه برداشت نمی ده اما باز سر حرف خودش بود !! رفتم دستگاه کارتخوان بیرون بانک و زدم برداشت وجه امّا باز از پول خبری نبود . اما یه متن نوشت که ازش عکس گرفتم و رفتم نشون کارمند بانک دادم که ایشون هم فرمود احتمالا اطلاعات شناسنامه ایت نادرست هست برو پیش رئیس بانک ناگفته نماند که در حین انجام این مرحله رضا کم کم داشت داغ می کرد و گفت می زنم کارتا رو می شکنم که بهش گفتم صبور باش !!
رفتیم پیش رئیس بانک که اطلاعات شناسنامه ای رو چک کرد که درست هم بود ، باز بهش تاکید کردیم که ما قصد ایجاد حساب اینترنتی داشتیم که این مشکل پیش اومده که بالاخره حرف ما رو فهمید و نمی دونم چکار کرد که بالاخره درست شد !
این بار که رفتیم بیرون سراغ دستگاه کارتخوان ، موفق به دریافت پول شدیم ، اما نکته ی مطلب در اینه که بهش گفتم اگر خودت بودی باز ناامید برمی گشتی ، جمله ی کوتاهی بود ولی داخلش منیّت و شاید منّت بود در همون لحظه از گفتنش پشیمون شدم و به خودم گفتم تو مگه چکار کردی ؟ اگر یک درصد هم بخاطر وجود تو این کار انجام شده باشه باید خدا رو شکر کنی و خودت رو دستِ خدا برای کمک به دوستت ببینی !!
خیلی با خودم شرط کردم تا جایی که می تونم از این منیّت ها دور باشم ، ولی خیلی سخته !!!
کی می خوای بفهمی ؟

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کیمیا کتاب روگا ☆☆پاتوق وبگردی☆☆ دفتر وکالت و موسسه حقوقی پارادایس، بهشت فانتزی Maria