دیروز فرصت شد و صوت یکی دو جلسه از سخنرانی آقای پناهیان در مورد نشاط رو گوش کردم و شرمنده ی خدای خودم شدم . بنده ای که اگر خدای خودش رو درک کنه ، چنان نیرویی پیدا می کنه که جابجایی کوه براش چیزی نیست ! متوجه شدم که اگر اشکالی از خیلی افراد سر می زنه دلیلش انسان های مذهبی ای هستن که فقط به ظواهر دین اهمیت می دن کسایی که شاید الگوی افرادی باشن که به مسائل دینی و مذهبی کمتر مقیّد هستن !
دینداری ما باید طوری باشه که ازش لذت ببریم و بحال کسایی که مثل ما نیستن ، دلمون بسوزه اگر روزه ای می گیریم ، اگر توی مراسم عزاداری شرکت می کنیم ، اگر شیعه امیرالمومنین هستیم ، اگر نماز می خونیم طوری لذت ببریم و احساس شادی کنیم که دیگران احساس کنن شادی های اونها در مقابل ما هیچی نیست . چیزی که الان برعکس شده ، کسایی که به مسائل مذهبی مقیّدتر هستن نه می گن نه می خندن ، نه لذتشو می برن اونوقت توقع هم هست که دیگران مثل اونها بشن .
انرژی یک فرد توکل کننده به خدا باید حداقل 10 برابر سایر افراد باشه در هر زمینه ای چه کار ، چه درس ، چه ورزش و . امّا آیا همینطوره ؟ چقدر می بینیم افرادی رو که بخاطر سختی های زندگی با این وجود که اهل نماز و روزه و زکات و خمس و صدقه هستن در س به سر می برن ؟ در اوج ناامیدی به سر می برن ؟؟ اسم ناامیدی آوردم می گن اصلا برای مومن ناامیدی و افسردگی خجالت آوره چون اگر به این حد رسید باید به دیانت و اعتقاد خودش به خدا بازنگری کنه !
در آستانه ماه محرم هستیم ، ماهی که اوج بندگی و اوج اخلاص امام حسین و اصحابش رو به رخ جهانیان می کشه ، ما امامی داریم که آدم ساز هست و امیدوارم ما رو هم بسازه :) امامی که تمام توجیهات و بهانه ها رو در هم می شه تا دهان خیلی از ما رو ببنده و بهمون بگه آیا شرایط تو هم مثل من بود ؟ آیا از من تنها تر بودی ؟ آیا هزاران نفر با تو مخالفت کردن و به قصد جانت باهات رودررو شدن ؟ آیا از خانوادت و بچه 6 ماهت می گذری ؟ آیا زینب وار به وقایع سخت زندگیت نگاه می کنی ؟ آیا توی سخت ترین شرایط هم خدا رو در نظر داری ؟ و هزار سوال دیگر که پاسخ های قابل تاملی برای ما در پی خواهد داشت .
امیدوارم که هنگام گریه های نشاط آوری که توی مراسم عزاداری می کنین ، یک لحظه هم یاد بنده حقیر بیفتید و دعایی کنید :)
دعوت می کنم خودم و شما را به دقایقی تفکر درباره نگاهمان به خدا و اهل بیت و تاثیر اونها در زندگی شخصیمون
درباره این سایت