هر کسی دنبال آرامشه ، من هم یکی مثل بقیه بخصوص وقتی که سر کار هستم دوست دارم شرایط طوری باشه که اعصابم آروم باشه و راحت بتونم کارم رو انجام بدم !! اواخر سال 96 بود که یه نیروی جدید اومد داخل انبار ، اوایل که زیاد با هم راحت نبودیم امّا رفته رفته و بعد از گذشت چند ماه این راحتی به حد زیادی رسید شوخی ها زیاد شد ، گپ و گفت ها زیاد شد تا این که کار برام سخت شد و یه سری مسائل بیش از اندازه شد و دیگه نتونستم مدیریتش کنم ! روزها می گذشت و هر روز دعا می کردم که خدایا امروز بتونم بر اعصابم مسلط باشم ، تلاش هم می کردم و گاهی موفق می شدم و گاهی هم شکست می خوردم .
تا این که وسطای مهر ماه همین امسال یعنی حدود 1 ماه پیش از انبار رفت تا بره سر یه کار دیگه ، بعد از رفتنش فکر کردم دیگه اوضاع بهتر می شه و اعصاب و روانم به هم نمی ریزه امّا واقعا اینطور نیست و تقریبا هر روز هر کس یا هر چیزی دست به دست هم می ده تا یه ذره هم که شده ناراحتی رو به وجود بیاره ! در این که خودم هم آدم ضعیف و زودرنجی هستم شکی نیست امّا یاد یه مطلب آقای پناهیان افتادم که می گفت معلم وقتی یه دانش آموز رو تنبیه می کنه مثلا با یه تیکه چوب به کف دستش می زنه ، دانش آموز به خودش می پیچه و می گه دردم اومد ؛ حالا سوال اینجاست مگه قراره دردت نیاد ؟ اصلا تو مفهوم تنبیه رو درک می کنی ؟ داره می زنتت که دردت بیاد اونوقت تو می گی دردم اومد ؟؟
شده حکایت روزگار ، خیلی از ما تعریف زندگیِ توی این دنیا رو نفهمیدیم اگه خدای ما خدای پیغمبر هست ، همین خدا به پیغمبرش تو آیه 4 سوره بلد گفته که ما انسان رو در سختی آفریدیم اونوقت اکثر آدم ها به دنبال خوشی و آرامش هستن !
اگه منصف هم باشیم خیلی از ما آدمای بی معرفتی هستیم ، وقتی روزهایی می رسه که کمی از دغدغه های فکریمون کم می شه و خرمون از پل می گذره دیگه زیاد سمت خدا نمی ریم اما وقتی گره تو کارمون میفته خیلی بیشتر سراغشو می گیریم .
حرفم اینه تلاشم رو می کنم برای این که روزهایی که سپری می شه بدون ناراحتی و اعصاب خوردی باشه امّا اگه شکست هم خوردم نباید دلخور بشم .
در پایان هم دعوت می کنم به خواندن مناجات کوتاهی از شهید چمران :
خدایا هرچه را دوست داشتم از من گرفتی ، به هر چه دل بستم ، دلم را شکستی ، به هر چیز عشق ورزیدم آنرا زائل کردی ، هر کجا قلبم آرامش یافت تو مضطرب و مشوش کردی ، هر وقت دلم به جایی استقرار یافت تو آواره م کردی ، هر زمان به چیزی امیدوار شدم تو امیدم را کور کردی تا به چیزی دل نبندم ، و کسی را به جای تو نپرستم و در جایی استقرار نیابم و به جای تو محبوبی و معشوقی نگیرم و جز تو به کسی دیگر و جایی دیگر و نقطه ای دیگر آرامش نیابم و فقط تو را بخوانم و تو را بخواهم و تو را پرستش کنم و تو را بجویم …

ای درد اگر تو نماینده خدایی ، که برای آزمایش من قدم به زمین گذاشته ای تو را می پرستم ، تو را در آغوش می کشم و هیچ گاه شکوه نمی کنم … بگذار بند بند م از هم بگسلد ، هستی ام در آتش بسوزد و خاکسترم به باد سپرده شود باز هم صبر می کنم و خدای بزرگ را عاشقانه می پرستم . ای خدا این آزمایش های دردناکی که فرا راه من قرار دادی ، این شکنجه های کشنده ای که بر من روا داشته ای همه را می پذیرم . خدایا با غم و درد انس گرفته ام ، ای خدا  کودک که بودم از بلندای آسمان و ستارگان درخشنده لذت می بردم اما امروز از آسمان لذت می برم زیرا اگر وسعت و عظمت آن از شدت درد روحی م نکاهد ، دیگر خفه می شوم

خدایا تو را شکر میکنم که با فقر آشنایم کردی تا رنج گرسنگان را بفهمم و فشار درونی نیازمندان را درک کنم.

خدایا تو را شکر میکنم که مرا با درد آشنا کردی تا درد دردمندان را لمس کنم ، و به ارزش کیمیایی درد پی ببرم ، و ناخالصی های وجودم را در آتش درد بسوزم ، و خواسته های نفسانی خود را زیر کوه غم و درد بکوبم ، و هنگام راه رفتن بر روی زمین و نفس کشیدن هوا ، وجدانم آسوده و خاطرم آرام باشد تا به وجود خود پی ببرم و موجودیت خود را حس کنم .

راستی آغاز امامت حضرت مهدی هم مبارک باشه :) اگه تونستید تو مراسم عید بیعت شرکت کنید :)

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

akhbar tecnolozh8 نمایندگی رسمی فروش خدمات تعمیر کولر گازی اسپلیت در شیراز - عظیمی cfstore de به اندام فروشگاه اینترنتی nice store فروشگاه جنگل سفید مشاوره تخصصی آرایشی برای شما