چند سال پیش لپ تاپ خریدم و دیگه از سیستم رومیزی استفاده ای نکردم ، از طرفی بچه خواهری دارم که بدتر از خودم عاشق کامپیوتر هست ، کیس کامپیوتر رو دادم به خودش ولی مانیتور رو بهش امانت دادم تا هر وقت نیازم شد دوباره ازش بگیرم . گذشت و گذشت تا الان که نزدیک به چهار سال از قضیه می گذره و بلطف پسر و ملاقه ای که تو دستش بود و تلویزیونی که داغونش کرد ، چند روزی هست پنل تلویزیون خونه شکسته شده و برای تعمیرش هم تقریبا نیاز به هزینه یه تلویزیون نو هست ! ما هم گفتیم تعمیر نکنیم و سر فرصت که امیدوارم زودتری برسه یه تلویزیون نو بخریم .
امشب یه سر رفتیم خونه خواهرم و یاد مانیتوری که به خواهرزاده داده بودم افتادم و با اکراه ازش گرفتم که بتونم فعلا با کابل تبدیل به جای تلویزیون ازش استفاده کنم ، امّا وقتی رفتیم خونه همش یه جوری بودم و یه حس عذاب وجدان داشتم که چرا ازش گرفتم انگار این سال هایی که گذشته به من این باور رو داده که اون مانیتور دیگه برای من نیست و شاید دل کندن اون عزیز هم از مانیتور براش کار سختی بوده بخصوص که می دونم شاید نتونن از پس خرید یه مانیتور جدید بر بیان !
بهرحال تلویزیون 14 اینچ لامپ تصویرداری که از مادر امانت گرفته بودیم رو راه انداختیم و خودم رو راضی کردم که دیگه فکر کنم این مانیتور هم برای من نیست ایشالا فردا می برم می دم بهش تا خیالم راحت بشه .
بارها تجربه کردم ، امانت ها و حتی قرض هایی که به مدت طولانی ازش بگذره وقتی بخوای پسش بگیری با این وجود که صاحبشی ولی دیگه روت نمی شه و با اکراه اون رو طلب می کنی ، تا به الان هم که راهکاری براش پیدا نکردم جز بخشش !
درباره این سایت