گاهی وقتا با دیدن یه اتفاقاتی ، در هر شرایطی که باشی یادت میفته که باید خدا رو شکر کنی شاید تا قبلش همش گلایه می کردی و از وضعیت زندگیت ناراضی بودی اما با دیدن اون اتفاق یادت میفته و یه تلنگر اساسی می شه برات که قدردان خیلی از داشته هات باشی !
درسته ها آدمی باید خودش رو با افراد بالاتر از خودش مقایسه کنه تا انگیزه بگیره برای حرکت و رسیدن به بالاتر از چیزی که هست ، اما چه خوب می شه که از خودمون پایین تر هم ببینیم .
مثلا من با پاهام راه می رم تا برسم به سیستمم ، با انگشت های هر دو دستم می نویسم ، با چشمام هم می بینم این فقط بخش خیلی کوچکی از داشته های من هست اما قطعا همین الان هستند افرادی که بخاطر نداشتن هر کدوم از داشته های من ، دارن اذیت می شن و رنج می برن !
مرا چه شده که انقدر قدرنشناس شدم ؟
قبول دارم خیلی از مشکلات اقتصادی و گرفتاری های شخصی هست که نمی ذاره آدمی حتی به این مسائل فکر هم بکنه اما فقط یک لحظه بیاد بیار روزایی که یه مشکلاتی برای خودت یا اطرافیانت به وجود اومده بود ، مثلا درگیر بیمارستان ، دادگاه و یا هرجای دیگه ای بودی ! شاید به خودت گفتی که چقدر من ناشکر بودم ، راحت نشسته بودم خونه یا می رفتم سر کار و اصلا فکرش هم نمی کردم که مسیرم به اینجا بخوره و از خدا می خواستی که مشکل حل بشه و حالت خوب بشه می گذره و به هر طریقی از اونجا رها می شی اما بعد از مدت کوتاهی همه چیز رو فراموش می کنی و باز می شی یه فرد غرغرو که اصلا حواسش نیست شرایط می تونه خیلی خیلی سخت تر از اینی که هست باشه فقط کافیه که خدا اراده کنه تا بخواد بهت گوشزد کنه !
پس قدردان داشته هات باش ، همونطوری که خدا رو تو لحظه های گرفتاری یاد می کنی تو لحظه های آرومت هم یادش کن و ازش تشکر کن بخاطر خیلی از نعمت هایی که بهت داده نعمت هایی که هرگز فکرش هم نمی تونی بکنی که می تونه آرزوی میلیون ها آدم روی این کره خاکی باشه !
درباره این سایت