سخت گیری ، اون هم از نوع نابجاش باعث می شه که آدم به خیلی چیزا دست پیدا نکنه یا حتی ممکنه یک سری چیزها رو از دست بده پس همیشه سعی کن تعادل داشته باشی تا خودت رو از یه سری چیزها محروم نکنی !
فرض کن به خودت قول دادی که روزی یک صفحه قرآن بخونی ، اما هر روز و هر روز می گذره و تو می بینی که بخاطر بی حوصلگی و تنبلی اصلا اقدامی نکردی اما مطمئنا لحظه هایی بوده که می تونستی برای چند ثانیه هم که شده گوشیت رو برداری و روزی تنها یک آیه از قرآن رو بخونی اما با سخت گیری به خودت گفتی این یک آیه خوندن که ارزشی نداره و از این کار منصرف می شی !
یک سال می گذره و به کارنامه خودت در حیطه خوندن قرآن نگاه می کنی ، می بینی که واقعا جای ناامیدی داره و به تعداد انگشتای دستت هم صفحات قرآن رو نخوندی ! اما بیا و فکر کن که اگر روزی تنها یک آیه می خوندی سر سال که می شد 365 تا آیه یا به عبارتی سوره حمد ، بقره و 72 آیه از سوره آل عمران رو خونده بودی !
حالا انصافا خودت بگو کدومش بهتره ؟ درسته ها واسه یه بچه شیعه شاید خیلی کم باشه ولی خب باز در برابر هیچی قطعا بهتره !
وسعت و وجود سخت گیری انقدر در موضوعات مختلف وجود داره که هزاران مثال رو می شه در موردش زد ولی خب یه سری نتایج بد هم داره که خودم شخصا بهشون رسیدم و می گم ، شاید به درد فرد دیگری هم خورد و عبرت گرفت .
  • از این شاخه به اون شاخه پریدن
انقدر بخاطر سخت گیری های زیادت ، فکرها و ایده های مختلفی به سرت می زنه که هر کدومشون رو تا مدتی ادامه می دی اما بعد یهو یه ایده دیگه میاد سراغت که قبلی رو بی خیال می شی و این مسیر همینطور ادامه خواهد داشت .
  • عدم رضایت از خودت
یه احساس نیتی از خودت بهت دست می ده که هربار به رفتارت فکر می کنی از خودت عصبانی می شی و همین موضوع باعث می شه که اعتماد به نفس و حتی احترامت به خودت به کلی از بین بره !
  • نبردنِ لذت کافی از موقعیت ها
یک سری از موقعیت ها رو بدست میاری ، اما بخاطر سخت گیری های زیاد و عدم رضایتت از اون ها ، مدام خودت رو قانع می کنی که بری به سراغ موقعیت های بعد و این چرخه دائم در حال تکرار هست چرخه ای که بعد از چند وقت به تو گوشزد می کنه فلانی پس کی دیگه می خوای از موقعیتت لذت ببری ؟
  • نُقل مجلس مردم شدن
هممون اینو می دونیم که حرف مردم باد هواست ، هممون به خودمون می گیم بخاطر حرف مردم زندگی نکن ولی چقدر بهش پایبند هستیم ؟ بالاخره ما تحت تاثیر صحبت های مردم قرار می گیریم وقتی هر دفعه یه تصمیم بگیریم دیگران به چشم آدم ضعیف بهمون نگاه می کنن و طوری می شه که بعد از هر بار تصمیم ما ، حتی شده تو دلشون می گن که باز هم الکی هست و بی نتیجه و بین هم کلی در موردمون صحبت می کنن !
  • ما می مانیم و عمری از دست رفته
مهمترین و عذاب آورترین چیزی که وجود داره اینه که سال ها بخاطر سخت گیری های نابجا طوری زندگی کنی و بعد یک لحظه به خودت بیای و بگی ای وای ، نصف بیشتر عمرم گذشت اما هیچ چیزی نصیبم نشد ! گرچه منظورم فقط مادیات نیست

از اونجایی که آدمی فنی هستم و دست تو هر کاری می برم ، خیلی از اوقات مثلا دارم پیچ سفت می کنم ، دارم با چکش ضربه می زنم ، دارم رنگ می زنم ، دارم سیم می پیچم بعد کار تا حد قابل قبولی پیش می ره اما من می گم حالا بذار یکم دیگه محکم ترش کنم و اونوقت بخاطر این سخت گیری نابجام سرِ پیچ می بُره ، با چکش ضربه اضافی می زنم و هرز می شه ، رنگم شُر می کنه و سیم هم می بُره و من می مونم و کلی دردسر برای درست کردن چیزی که فقط بخاطر سخت گیری نابجام بوجود اومد .
تعادل لطفا !!!

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اقامت اروپا | اخذ اقامت اروپا | ثبت شرکت در اروپا آموزش حسابداری مستندات gmemo حقانيت شيعه دنیای کاغذ «پرشین» دیزل ژنراتور بازي كم حجم اشعار زیبا